شعر عاشقانه شاد (مجموعه اشعار کوتاه و بلند عاشقانه و شاد)

به گزارش وبلاگ گربه، شعر عاشقانه شاد، وصف حال دلدادگی عاشقی است که از عشق خود مسرور و در وصال معشوق است. گزیده ای از شعرهای عاشقانه کوتاه و زیبا از شاعران قدیمی و جدید را در خبرنگاران بخوانید.

شعر عاشقانه شاد (مجموعه اشعار کوتاه و بلند عاشقانه و شاد)

وبلاگ گربه | سرویس فرهنگ و هنر - اگرچه این روزها بیشتر اشعار عاشقانه از غم و جدایی می گویند اما عشق در ذات خود شاد است و شاعرانه های شاد وصف حال خوش عاشق. با ما همراه باشید تا مجموعه ای از اشعار عاشقانه شاد کوتاه و بلند و شعرعای عاشقانه شاد از شاعران قدیمی و نوگرای جدید را بخوانیم.

در صورتی که مطالعه قسمت خاصی از این مطلب مد نظر شماست، با انتخاب عناوین ارائه شده در فهرست زیر، به موضوع دلخواه خود برسید:

  • شعر عاشقانه شاد کوتاه
  • شعر نو عاشقانه شاد
  • شعر عاشقانه شاد مولانا
  • شعر عاشقانه شاد سعدی
  • شعر عاشقانه شاد حافظ
  • ترانه عاشقانه شاد

شعر عاشقانه شاد کوتاه

گیسو به هم بریز و

دنیاى ز هم بپاش…

معشوقه بودن است و

بریز و بپاش ها…!

حسین زحمتکش

♥♥♥♥♥♥♥♥

با عشق آنسوی خطر جایی برای ترس نیست

در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست

کافر اگر عاشق گردد بی پرده مومن می گردد

چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می گردد

افشین یداللهی

♥♥♥♥♥♥♥♥

به والله که جانانم تویی تو

بسلطان عرب جانم تویی تو

نمیدونم که چونم یا که چندم

همی دونم که درمانم تویی تو…

باباطاهر

♥♥♥♥♥♥♥♥

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را

او که هرگز نتوان یافت همانندش را

کاظم بهمنی

♥♥♥♥♥♥♥♥

سر به زیر و ساکت و بی دست و پا می رفت دل

یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد

قیصر امین پور

♥♥♥♥♥♥♥♥

خوب شد دردم دوا شد، خوب شد

دل به عشقت مبتلا شد، خوب شد

♥♥♥♥♥♥♥♥

شعر عاشقانه نو شاد

لبخندت

تعادل شهر را به هم می ریزد

تو بخند

من شهر را از نو می سازم

♥♥♥♥♥♥♥♥

هوا موی تو را که می بیند

نا آرام می گردد

هیچ وقت جایی رفته ای

که باد نیاید؟

افشین یداللهی

♥♥♥♥♥♥♥♥

مثل راهی که

هر چه می روی تمام نمی گردد

مثل کتابی که

هر چه می خوانی تمام نمی گردد…

دوست داشتن تو

بارانی ست که

هیچ وقت بند نمی آید!

♥♥♥♥♥♥♥♥

امروز بیشتر از دیروز دوستت می دارم …

و فردا بیشتر از امروز!

و این ضعف من نیست قدرت توست!

احمد شاملو

♥♥♥♥♥♥♥♥

با عشق تو بی نیازم از هرچه که هست

و با عشق تو

چاره سازم هر آنچه که نیست

فروغ فرخزاد

♥♥♥♥♥♥♥♥

پا برهنه تا کجا دویده ای ؟

که این همه

گل شکفته است!

♥♥♥♥♥♥♥♥

صبر کن

عشق که شکل گرفت

لب، قلب، چشم، گویا می گردد

و ذهن

پاک می گردد از غبار

آن وقت

با من باش، همواره من

♥♥♥♥♥♥♥♥

می دونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه؟

لبخندی که بی اراده رو لب های یک عاشق نقش می بنده

تا در نهایت سکوت فریاد بزنه

دوستت دارم

♥♥♥♥♥♥♥♥

می گویم :

دوستت دارم

می شکفی،

گلهای باغچه تقلید می نمایند

خدا می خندد و می گوید:

امان از عشق…

♥♥♥♥♥♥♥♥

تماشای موسیقی

بوییدن شعر

شنیدن نقاشی

مزه کردن پایکوبی؛

دستت را به من بده

یوسف صدیق

♥♥♥♥♥♥♥♥

چه خلاصه خوبیست

عطر تو بر تنِ من

جای نگاهت روی لبانم ...

و من چه عظیم تر می شوم

در امتحانِ عشقِ تو!

♥♥♥♥♥♥♥♥

من شک ندارم

بهار معجزه عشق است

حتما

یک شب

یک جایی

یک بوسه گرم

برف های زمستان را

آب کرد.

آخر به جز عشق

چه چیزی می توانست

طبیعت را انقدر ناگهانی و بی مقدمه بیدار کند؟

ساینا سلمانی

♥♥♥♥♥♥♥♥

بهترین جای دنیاست

آغوش چشمانت

آن جا که دلم

رؤیا به پا می نماید

در حصار لب هایت

بهشتی به پهنای

از بوسه تا عشق !

♥♥♥♥♥♥♥♥

اگر نشانی اَم را بپُرسند،

می گویم :

تمام ِ پیاده روهای دنیا !

اگر گذرنامه بخواهند،

چشمان تو را نشانشان می دهم !

می دانم که سفر کردن به دیارِ چشمانت ،

حق ِ طبیعی ِ تمام ِ مردم ِ دنیاست !

♥♥♥♥♥♥♥♥

تو همانی که می گردد

چای را کنارت

بدون قند شیرین نوشید

♥♥♥♥♥♥♥♥

چشم های تو

فرآیند اکسیژن را به همراه دارد

من از نگاه به چشمان تو

نفس می گیرم

♥♥♥♥♥♥♥♥

دیشب آن طرز نگاه پر از احساسِ تو را…

قاب کردم زدمش بر در و دیوارِ دلم… !!!

♥♥♥♥♥♥♥♥

چه فرقی می نماید

من عاشق تو باشم

یا تو عاشق من؟!

چه فرقی می نماید

رنگین کمان

از کدام سمت آسمان شروع می گردد؟!

♥♥♥♥♥♥♥♥

می آید،

اگرچه دیر.

می آید

رفتار رنگی اش

از پشت بال پرستو

چه دیدنی ست!

♥♥♥♥♥♥♥♥

شیراز

در شب چشمانت

غزل می خواند؛

من

در شب چشمانت

حافظ می شوم

♥♥♥♥♥♥♥♥

می پرسی: شادی چیست؟

می گویم: زیستن با تو

می پرسی: اندوه چیست؟

می گویم: یک لحظه با تو نبودن

می پرسی: زندگی چیست مرد من؟

زندگی چیست؟

می گویم: رها شدن درون نفس هات

بیرون، زیر آفتاب پاییز

دو قمری سر بر شانه یکدیگر

♥♥♥♥♥♥♥♥

از من می پرسی:

چرا دوستم داری؟

از تو می پرسم:

چرا پرنده می خواند؟

چرا شکوفه می شکفد؟

یوسف صدیق

♥♥♥♥♥♥♥♥

محبوب من!

فرصتی نیست؛

دنیا

مسخ زیبایی شناسی مرگ است.

بیا و

زیر درخت شعرم بنشین؛

بگذار بهار واژه

از نفس هایت جان بگیرد

و آفتاب ما اشارتی باشد

بر تعلیق داوری های زمستان

درباره عشق

♥♥♥♥♥♥♥♥

دقیقه های من با تو غرق خوشحالیست

کنار چشم تو بودن چه خوب احوالیست

♥♥♥♥♥♥♥♥

ای همواره جاودانه در میان لحظه هایم

غصه معنایی نداره تا تو میخندی برایم

♥♥♥♥♥♥♥♥

پیش تو از یاد بردم روزهای سختی ام را

عشق مدیون تو هستم لحظه خوشبختی ام را

♥♥♥♥♥♥♥♥

تو مگه باده فروشی که همگان مست تو اند

تو مگه ساغر عشقی که همه معشوق تو اند

منشین با همگان ای گل زیبای دلم

که به ظاهر همه مشتاق و خریدار تو اند

♥♥♥♥♥♥♥♥

لبت امید قنادان دو دستت حلقه جانان

میان مردمک هایت دُری پایکوبیان، نَمی لرزان

نسیم جعد گیسویت معطر از گل رویت

چه طوفانی بپا نموده کنارت ظهر تابستان

♥♥♥♥♥♥♥♥

خرم آن عاشق، که بیند آشکار

بامدادان طلعت نیکوی تو

فرخ آن بی دل، که یابد هر سحر

از گل گلزار عالم بوی تو

♥♥♥♥♥♥♥♥

من لحظه لحظه بودنت را دوست دارم

هر جا که باشد دیدنت را دوست دارم

در خلوت کافه یا توی خیابان

یکمرتبه بوسیدنت را دوست دارم

♥♥♥♥♥♥♥♥

شعر عاشقانه شاد از مولانا

هر روز به نو برآید آن دلبر عشق

در گردن ما در افکند دفتر عشق

این خار از آن نهاد حق بر در عشق

تا دور گردد هر که ندارد سر عشق

♥♥♥♥♥♥♥♥

گر شاخه ها دارد تری

ور سرو دارد سروری

ور گل کند صد دلبری

ای جان، تو چیزی دیگری …

♥♥♥♥♥♥♥♥

جانی و دنیای

و دنیا با تو خوش است …

♥♥♥♥♥♥♥♥

تو مرا جان و دنیای چه کنم جان و دنیا را

تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

♥♥♥♥♥♥♥♥

در کوی خرابات نگاری دیدم

عشقش به هزار جان و دل بخریدم

بوئی ز سر دو زلف او بشنیدم

دست طمع از هر دو دنیا ببریدم

♥♥♥♥♥♥♥♥

جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو …

♥♥♥♥♥♥♥♥

خُنُک آن دم که نشینیم در ایوان، من و تو

به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو

♥♥♥♥♥♥♥♥

شعر عاشقانه شاد سعدی

امید وصل تو جانم به پایکوبی می آرد

چو باد صبح که در گردش آورد ریحان

♥♥♥♥♥♥♥♥

جز یاد تو بر خاطر من نگذرد ای جان …

♥♥♥♥♥♥♥♥

دوستان عیب نمایندم که چرا دل به تو دادم

باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

♥♥♥♥♥♥♥♥

گل نسبتی ندارد با روی دلفریبت

تو در میان گل ها چون گل میان خاری

♥♥♥♥♥♥♥♥

خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق

که مه را بر زمین بینند و مه بر آسمان باشد

♥♥♥♥♥♥♥♥

گفتی نظر خطاست تو دل می بری رواست

خود نموده جرم و خلق گنه کار می کنی

♥♥♥♥♥♥♥♥

آن که نقشی دیگرش جایی مصور می گردد

نقش او در چشم ما هر روز خوشتر می گردد

♥♥♥♥♥♥♥♥

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد

دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم

♥♥♥♥♥♥♥♥

شعر عاشقانه شاد حافظ

ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند

دولت احمدی و معجزه سبحانی

جلوه بخت تو دل می برد از شاه و گدا

چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

♥♥♥♥♥♥♥♥

دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی

کز عکس روی او شب هجران سر آمدی

تعبیر رفت یار سفرنموده می رسد

ای کاج هر چه زودتر از در درآمدی

ذکرش به خیر ساقی فرخنده فال من

کز در مدام با قدح و ساغر آمدی

خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش

تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی

فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست

آب خضر نصیبه اسکندر آمدی

آن عهد یاد باد که از بام و در مرا

هر دم پیغام یار و خط دلبر آمدی

کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم

مظلومی ار شبی به در داور آمدی

خامان ره نرفته چه دانند ذوق عشق

دریادلی بجوی دلیری سرآمدی

آن کو تو را به سنگ دلی کرد رهنمون

ای کاشکی که پاش به سنگی برآمدی

گر دیگری به شیوه حافظ زدی رقم

مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی

♥♥♥♥♥♥♥♥

جمالت آفتاب هر نظر باد

ز خوبی روی خوبت خوبتر باد

همای زلف شاهین شهپرت را

دل شاهان عالم زیر پر باد

کسی کو بسته زلفت نباشد

چو زلفت درهم و زیر و زبر باد

دلی کو عاشق رویت نباشد

همواره غرقه در خون جگر باد

بتا چون غمزه ات ناوک فشاند

دل مجروح من پیشش سپر باد

چو لعل شکرینت بوسه بخشد

مذاق جان من ز او پرشکر باد

مرا از توست هر دم تازه عشقی

تو را هر ساعتی حسنی دگر باد

به جان مشتاق روی توست حافظ

تو را در حال مشتاقان نظر باد

♥♥♥♥♥♥♥♥

ترانه های عاشقانه شاد

قهوه

افسردگی می گیره آیینه

هر بار که از تو جدا میشه

تو حتی بی آرایشم ماهی،

ماهی که صبح از خواب پا میشه

شب قهر نموده وقتی فهمیده مشکی،

مشکی تر از موهای لختت نیست

راحت بگو دیوونه زیبا

تو این همه زیبایی سختت نیست؟!

چشمات دو تا فنجون قهوه است که

عطرش داره می پیچه توی خونه ام

می خوام ازت دل بکنم اما

اینقدر جذابی نمیتونم

من با تو حال بهتری دارم

حتی زمانی که باهام سردی

تو نیستی کاری ندارم جز

اینکه بشینم تا تو برگردی

از وقتی اسمت روی لبهامه

اسم خودم چیز مهمی نیست

اشک رو گونم از سر شوقه

عاشق شدم چیز مهمی نیست

کسری بختیاریان

♥♥♥♥♥♥♥♥

زیبایی

بگو منو یاد کی میندازی

که اینقدر چشماتو دوست دارم

من عاشق موی بلند بودم

اما موی کوتاتو دوست دارم

بگو تو رو قبلا کجا دیدم

که اینقدر حرفامو میفهمی

مثل پرستاری شدی واسه

این عاشق دیوونه زخمی

نه چشمات آبیه

نه موهات خرمایی

بگو چیکار کردی که

اینقدر زیبایی

دنبال یه نشونه میگردم

تا حل کنم شاید معماتو

چجوریه که بین آدمها

از همشون راحتترم با تو

چجوریه که حال دنیامو

با یک دوست دارم عوض کردی

اخمامو دیدی و نرنجیدی

با خوندن شعرام حظ کردی

رستاک حلاج

♥♥♥♥♥♥♥♥

عشق آموخت مرا جور دگر خندیدن ...

لطفا اگر اسامی شاعران اشعاری که نام شاعر آن قید نشده را می دانید آن را به وسیله بخش ارسال نظر با ما در میان بگذارید.

منبع: setare.com

به "شعر عاشقانه شاد (مجموعه اشعار کوتاه و بلند عاشقانه و شاد)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شعر عاشقانه شاد (مجموعه اشعار کوتاه و بلند عاشقانه و شاد)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید